روایت یک فرمانده مفقودالاثر از «فتح المبین»
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۷۱۵۸۳
«من از شنیدن اسم خود توسط فرمانده عراقی یکه خوردم که این چطور اسم مرا میداند. البته این نشاندهنده دقت و هوش این فرمانده بود که من متقابلاً گفتم که بله تجلایی هستم. یکی از بیسیمچیها که با خودم بردم، برادر بنایی، درجهدار نیروی هوایی ارتش داوطلب جبهه بود که به زبان انگلیسی مسلط بود. به او گفتم که با این فرمانده عراقی صحبت کن.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، در دو کتاب درباره لشکر ۳۱ عاشورا درباره این فرمانده سالهای جنگ چنین آمده است: طرحریزی عملیات «فتحالمبین» از اواسط آبان ١٣٦٠ آغاز شد و پس از تلاشهای مستمر و انجام مشورتها و هماهنگیهای گسترده میان فرماندهان نظامی، سرانجام طرح عملیاتی شماره ١ فتحالمبین در اواخر دی ماه همان سال آماده شد. روز ١٣ بهمن ١٣٦٠ در پی یک نشست مشترک بین فرماندهان عمده سپاه و ارتش، طرح یادشده به یگانهای عمده اجرایی ابلاغ و متعاقب دریافت اطلاعات جدید در ٣٠ بهمن همان سال طرح اولیه بازنگری و طرح شماره ٢ در ١٣ اسفند منتشر شد.
این عملیات با مراجعه به قرآن کریم، فتح نامگذاری شد و سرانجام در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردینماه فرمان آغاز حمله اعلام شد. شهید علی تجلایی از جمله فرماندهانی است که درباره این عملیات یادداشت برداری کرده است. علی تجلایی در سال ۱۳۳۸ در تبریز به دنیا آمد. در سال ۱۳۴۴ به مدرسه رفت و چند سال بعد در رشته ریاضی دیپلم گرفت.
در دوران دبیرستان، ساواک یکبار او را به دلیل امتناع از امضای برگه عضویت حزب رستاخیز احضار کرد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، او در شمار اولین نفراتی بود که به عضویت سپاه درآمد و دوره آموزش نظامی ۱۵ روزهاش را زیر نظر سعید گلاب بخش معروف به محسن چریک در پادگان سعدآباد تهران گذراند. آنگاه با جدیت در پادگان سیدالشهدا (ع) تبریز بهعنوان مربی، به آموزش نیروها پرداخت تا پاسداران تبریزی را برای مقابله با افراد ضدانقلاب در کردستان، پاوه و ... آماده کند.
تجلایی در پایان دادن به غائله حزب خلق مسلمان، در تبریز نقش مؤثری داشت. مدتی هم برای مقابله با گروههای تجزیهطلب راهی پیرانشهر شد. او وقتی خبر حمله شوروی سابق را به افغانستان شنید، برای کمک به برادران مسلمانش راهی آن دیار شد. وی با تأسیس مرکز آموزش مجاهدان افغانی به آموزش نظامی حدود ۳۰۰ نفر از نیروهای افغانستان پرداخت.
تجربه چند ماه جنگیدن در افغانستان، کمی بعد در کوچههای سوسنگرد به کمکش آمد. با شروع جنگ خودش را به جبهههای جنوب رساند تا کنار همه مدافعانی که از سراسر ایران آمده بودند، سد راه دشمن متجاوز شود. در ۲۲ سالگی ازدواج کرد. او در نبردهای سوسنگرد و دهلاویه در سمت مسئول عملیات سپاه سوسنگرد، در عملیات فتحالمبین در سمت مسئول محور تیپ ۸ نجف اشرف، در عملیات بیتالمقدس بهعنوان جانشین فرماندهی تیپ عاشورا (برادر امین شریعتی) و در عملیات رمضان بهعنوان مسئول طرح و عملیات تیپ عاشورا شرکت کرد و حماسه آفرید.
بیشتر بخوانید:
*سخنان شهید علی تجلایی درباره فرماندهی حضرت مهدی(عج)
*مروری بر زندگی و سبک فرماندهی شهید علی تجلایی
*این مدافعان بهشت را برای خود خریدند
نه همسر، نه مریم دونیم ساله و حتی حنانه دهماههاش نتوانستند علی را پایبند دنیا و زرق و برقش کنند. مابقی عمرش را هم در واحدهای آموزش تخصصی سپاه پاسداران و طرح و عملیات قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) سپری کرد تا آنکه در عملیات «بدر» مصمم شد، همچون بسیجیان گمنام در این عملیات شرکت کند. از اینرو، شب عملیات به نیروهای خطشکن لشکر ۳۱ عاشورا ملحق شد. علی تجلایی سرانجام روز بیست و پنجم اسفندماه سال ۱۳۶۳ در این عملیات براثر اصابت تیر به سینهاش به شهادت رسید و پیکرش تاکنون به میهن برنگشته است.
شهید علی تجلایی در مورد تحولات عملیات فتحالمبین در یادداشتهای روزانه خود چنین نوشته است: «برادران، دو نفر از فرماندهان عراقی را اسیر کرده و به نزد من آوردند و گفتند: برادر علی! اینها را از داخل سنگر در ارتفاعات میشداغ اسیر کردهایم. وقتی چشم این فرمانده عراقی به من افتاد، با نگاهی کوتاه و با دقت، درحالیکه با زور تکلم میکرد، گفت: شما تجلایی؟!
من از شنیدن اسم خود توسط فرمانده عراقی یکه خوردم که این چطور اسم مرا میداند. البته این نشاندهنده دقت و هوش این فرمانده بود که من متقابلاً گفتم که بله تجلایی هستم. یکی از بیسیمچیها که با خودم بردم، برادر بنایی، درجهدار نیروی هوایی ارتش داوطلب جبهه بود که به زبان انگلیسی مسلط بود. به او گفتم که با این فرمانده عراقی صحبت کن تا روی کالکی که بهش نشان میدهم، وضعیت نیروهایشان و خطوط پدافندی و عقبههای خودشان را توضیح دهد. این فرمانده که ظاهراً اگر اسمش درست یادم مانده باشد، عبدالله کامل بود، درجهاش سرلشکر بود.
بههرحال سعی میکرد در گفتن مسائل طفره برود و گنگ صحبت میکرد. هرچه اصرار کردم که دقیقتر و کاملتر صحبت کند، قبول نکرد. بالاخره به بیسیمچیام گفتم که برایش بگو اگر حرف نزد اعدامش میکنم و به بچهها گفتم بگذاریدش کنار آن تپه و یک رگبار به کنار پایش زدم. احساس کرد که دیگر کارش تمام شد. رنگش مثل گچ سفید شد. درحالیکه زبانش از ترس بندآمده بود، گفت: «خیلی خوب حرف میزنم.»
درجههایش را که یک عقاب و چند ستاره بود، یکی از برادران کند و بهعنوان یادگار برداشت و برای مشخص شدن اینها از بقیه اسرا، به بازوی آنها پارچه سفیدی بستیم و سریعاً بهپیش آقا رحیم (صفوی) بردند.»
منابع:
۱-معبودی، جلال، اطلس لشکر سیویک عاشورا در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۸، صفحات ۲۶، ۲۷، ۱۶۰، ۱۶۱
۲-عابدی قشلاقی، مصطفی، شناسنامه لشکر ۳۱ عاشورا در دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۴۰۰، صفحه ۸۳
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: عملیات فتح المبین دفاع مقدس شهید علی تجلایی دفاع مقدس نوروز سال نو نوروز 1402 ماه رمضان نسیم شمال سریال نون خ۳ حامد آهنگی دفاع مقدس نوروز سال نو نوروز 1402 شهید علی تجلایی فرمانده عراقی فتح المبین دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۱۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار فدوی: دشمن با اقتدار تنبیه شد
به گزارش صدای ایران،سردار علی فدوی شامگاه چهارشنبه ۵ اردیبهشت در آیین نخستین سالگرد شهید حمیدرضا الداغی در گلزار شهدای سبزوار افزود: عملیات وعده صادق صهیونیستها را مضحکه تمام جهان کرد، چنانکه این اتفاق در فضای رسانهای و اعتراف سران این رژیم نمایان است.
وی تصریح کرد: با اراده حیدری رهبر انقلاب و قوت سپاه پس از اقدام غرورآفرین عملیات "وعده صادق" مضحکه همه دنیا شدند که این رویداد بیانگر قدرت انقلاب اسلامی است.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: با وجود اینکه دشمنان از هر راهی التماس کردند تا جمهوری اسلامی اقدامی نکند، اما در این عملیات تصمیم حیدری گرفته شد و سپاه پاسداران به مثابه یاوران و سربازان حیدر عمل کرد و آنها را به خفت نشاندیم.
وی اظهار کرد: هر وقت خبیثان صهیونیست بخواهند فرزندان انقلاب اسلامی را تهدید کنند، تنبیه میشوند. این قاعده جدید است که برقرار شده و دیگر نمیتوانند از دست آنها جان سالم به در ببرند.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: شهید محمد رضا زاهدی در کنار همرزمان خود بارها تا پای شهادت رفته و مجروح شده بود ولی ایستاد و در همه جبههها سرافرازانه فرماندهی کرد و شهادت او طوفان به پا کرد و دشمن با اقتدار تنبیه شد.
سردار فدوی افزود: یکی از مقاطع ویژه انقلاب اسلامی سال گذشته رخ داد، خبیثان عالم و شیاطین در طول سالها پس از پیروزی انقلاب از هر راهی وارد شدند شکست خوردند، اما سال گذشته بر روال دیگری گام برداشته ولی باز هم شکست خوردند، چون وقتی قدرت انقلاب تجلی کند آنها همچون کف روی آب فوری محو میشوند.
وی اظهار کرد: اگر همواره در اتفاقات دشمن شکست میخورد به این دلیل است که دلدادگان پای حق و انقلاب ایستادهاند و جمهوری اسلامی متکی به محبت و دوستی اهل بیت (ع) به عنوان مقتدرترین حکومت برابر شیطان بزرگ ایستاده و آمریکا را به خاک ذلت کشانده و میکشانیم.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: تجلی بینظیر شهید الداغی تمام کشور را به حرکت آورد، در یک لحظه خاص بصیرت و غیرت وی به حرکت درآمد و میدانست پای جان در میان است، اما جان خود را تقدیم کرد تا یک الگو در مسیر حفظ عفاف و حجاب شود.